سخنی با مسئولین فرهنگی در آستانه سال تحصیلی جدید


                                                                                                       بهروز فرهادیان  1376

 

 

 

سخنی با مسئولین فرهنگی در آستانه سال تحصیلی جدید

 

 

بارها شنیده یا خوانده ایم که طراحان و نظریه پردازان   بین المللی با استفاده از دستگاه ها و شبکه های گستردۀ اطلاع رسانی ، بی وقفه در حال نفوذ به سرزمین های تسخیر ناشده اند تا فرهنگ و پیام واحدی برای جهانیان تنظیم کرده و با در اختیار داشتن گروه های زبده و متخصص در رشته های متعدد علمی ، دینی و مردم شناسی ، قواعد زندگی در«دهکدۀ جهانی» را رواج دهند . طراحان این گردباد مهیب فرهنگی ، در نوردیدن مرزها ، به بیراهه بردن اراده ها و پشت سر انداختن فرهنگ های ملی و محلی را قصد کرده اند . آنها نهال های بسیاری را بر خاک خواهند افکند و مزارع سرسبزی را نابود کرده ، جز خشکی و سردی و مرگ چیزی برجای نخواهند کذاشت تا مزرعه ای باب طبع تراست ها و کارتل های بین المللی بوجود آید . حادثه ای که خارج از اراده و خواست ما شکل گرفته ، قطعه ای است از تاریخ حیات بشر خاکی .

اما تهاجم فرهنگی غرب به اقتضای ماهیتش در برابر فرهنگ های ریشه دار و مردم معتقد به کارآمدی سرمایه های ملی و مذهبی ، متوقف می شود . از این قرار ، شناخت فرهنگ ملی و ایمان به باروری و توان آن دست ندادن هویت فردی و جمعی است .

مراکز آموزشی رسمی در ایجاد چنان کار عظیمی نقش بی مانندی دارند . در بستر فعالیت های آموزشی و پرورشی و با شیوه های علمی و منطقی ، فرزندان ایران باید با فرهنگ ملی ، مذهبی سرزمین کهن خویش آشنایی پیدا کنند تا خویشتن باوری و استقلال طلبی و آزادگی و انگیزه مقاومت در برابر فرهنگ بیگانگان در آنها بارور شود . نسل جدید اگر با ظرافت ها و زیبایی ها و قوای فرهنگ خودی مانوس نشود و نهال شخصیتش در آب و هوای پاک و جان پرور ایران اسلامی رشد نیابد و ریشه ندواند و قوت نگیرد و سر بر نیفرازد و شاخ و برگ   نگستراند ، وزش نسیمی و باد ملایمی او را از پای در خواهد آورد

مراکز مذکور به جهاتی تا کنون قادر به اجرای نقش تاریخی خود نشده اند . از میان علل ، می توان به تعدد مراکز تصمیم گیری و برنامه ریزی و ساماندهی اامور فرهنگی اشاره کرد که موجب ناشناخته و زاکد ماندن گنجینه های بی همتای فرهنگی شده است . آغاز سال تحصیلی مقطع مناسبی برای هویدا شدن این واقعیت تلخ است که جامعۀ ما از فرهنگ توانمند و سرشار از هنر و زیبایی و جاذبه و لطافت ایرانی فاصله  دارد . چگونه و به چه دلیل ؟ فرازها و گزیده هایی از احادیث پیشوایان دین و وصایای شهدا و ابیاتی از شعراء نامی یا جملاتی از بزرگان ایرانی و اسلامی تا نگاره های زیبای باستانی ، بناهای تاریخی و تحسین برانگیز ، ظروف و اشیاء قدیمی ، گنبد و گلدسته های پرشکوه مساجد و انواع خط  و . . . همیشه می توانند از مجرای طرح و تصویر و ظرافت های هنری زینت بخش ابزار و لوازم فرهنگی و کالاهای تولیدی باشند و با نوازش چضمها و صیقل دادن جان ها و برانگیختن احساس ها سد سدیدی در مقابل جریان های بیماری زای فکری و روانی بوجود آورند اما دریغا که در غبار فراموشی و تغافل ملامت خیز گم شده اند و تصاویر و جملات موهن و زشت و ناآشنا و نامفهوم و یا نام شزکت یا موسسه ای غربی با خطوط کج و معوج لاتینی یر روی کیف و کفض و کلاه و مداد و لباس و دفتر و . . . خودنمایی کرده آدمها را به خود می خوانند .

شگفتا ، دانش آموزان ایران اسلامی با پیراهن و شلوار و کفش و جوراب و کیف نولید ایران اما منقوش به تصاویر و حروف برگرفته از فرهنگ بیگانه ، به مدرسه و مراکز آموزشی می روند تا درس خودباوری و مبارزه با فرهنگ مهاجم غربی را بیاموزند ! چه نقیضین آشتی  پذیری ! بر حال آن معلم چه می رود که وقتی از فرهنگ تمدن ساز ایران اسلامی سخن می گوید ، حروف لاتین حک شده بر لباس شاگردان ، بر چشمانش چنگ زده خراش دردناک به جا می گذارند .

دولت و ملتی که دست رد بر سینه استثمارگران و استعمارگران خارجی زده و مبارزه با آنها را شعار همیشگی ققرار داده و بر پای این عقیده فرزندان عزیز خود را قربانی کرده و به عنوان "شهید" آنها را "شاهد" گرفته ، چگونه از کنترل معدودی تولیدکنندۀ مروج فرهنگ بیگانه عاجز      مانده اند ؟ آیا این مصداق غفلت از فرهنگ غنی ایران نیست ؟ متولی کیست ؟ تصمیم گیرنده ها کیانند ؟ شاید مشاهدۀ چندین سالۀ این پدیده ، قباحت آن را از بین برده است ! در دنیایی که شکارچیان ملتها هر دم دامی تازه می گسترانند و ترانه های تازه می سرایند و بر آداب و ایمان مردم گرد حقارت و زبونی می پراکنند و با هزار حیله و نیرنگ آنها را از گنج های بیکران غافل می کنند ، چه جای درنگ و آرامش خاطر ؟

خلاصۀ کلام ، اگر متولیان فرهنگ و آموزش کشور شیوۀ کاوشگری در مخازن فرهنگی را به نسل جوان نشان ندهند و آنان را با هنر و ادب و عرفان و اخلاق و کیش و آئین ایران اسلامی آشنا نسازند و اگر نسل نو "خودشناس" نشودو خود را باور نکند ، در آینده ای نه چندان دور نسلی که مسئولیت سازندگی ایران فردا را به عهده دارد ، به قواعد زندگی در دهکدۀ جهانی خواهد اندیشید ، بی آنکه به فرهنگ ایران نظر داشته باشد .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.