قانون


  بهروز فرهادیان                                   bfarhadian37@gmail.com - 


قانون

 

بشر در دوران مختلف به اموری خاص معتقد بود . اموری که او را به انجام کارهایی وا می داشت یا منع می کرد . قبایل وقتی ارتباط را بیشتر کردند  و به هم پیوستند امور مشترک امر و نهی را پذیرفتند و به اموری عمل می کردند یا از انجام اموری پرهیز داشتند . وقتی جوامع بزرگ شکل گرفت پایبندی به امور مشترک معنایی اساسی یافت . حفظ جامعه منوط به پذیرش قانون یعنی اشتراک در انجام بایدها و نبایدها داشت اما سوال مهم این شد که "بایدها و نبایدها" را از چه منبعی گرفت . خلاصه کلام اینکه از اینجا جوامع متفاوت شدند .

برخی خود را قانونگذار می دانستند چون قدرت داشتند و روشن است در چنین حالتی قانون در خدمت حاکمیت است . در ادوار تاریخ تا کنون چنین کسانی دیکتاتوری را رواج دادند . آنچه می خواستند به نام قانون می نوشستند و مردم بالاجبار می بایست اجرا می کردند .

عده ای در مخالفت با دیکتاتورها قیام کردند و حکومت تشکیل دادند . قانون نوشتند و به اجرا گذاشتند اما به مرور زمان همان شیوه های دیکتاتورها را در پیش گرفتند چون خود فرمان به نوشتن قانون میدادند و چنان نوشته می شد که آنها می خواستند بنابراین اجرا قانون در جهت اهداف آنها بود . مردم بالاجبار مطیع می شدند و همان که آنها می خواستند به اجرا در می آمد .

          بعضی حاکمیت را از آن مردم می دانستند و سعی در رضایت آنها داشتند . عملی انجام می داددند که خوشحالی مردم را در پی داشته باشد اما کم کم همین امر مایه انحراف آنان شد . عده ای عاقبت اندیش و سواستفاده کننده اطراف آنها را گرفتند و با ظاهرسازی بدنبال اهداف خویش بودند .

          همه در اینکه منشاء قانون انسان است ، مشترک هستند و به همین جهت اشتراک در ابهامات و مشکلات هم دارند . فانون زمانی می تواند عاری از چنین نواقصی باشد که منشاء فرانسانی داشته باشد . بنا به دلایل متعدد ، قرآن چنین منشایی دارد .  خالق هستی بودن ، آگاهی و اختیار کامل از جمله صفات خالق قرآن است . قرآنی که طی بیش از چهارده قرن عرضه جهانی ، کوچکترین ایرادی بر آن  وارد نشده و چون جاودانه است در آینده هم چنین خواهد بود .

قرآن ، فراانسانی و عاری از نواقص است . برای همه افراد بشر پیام دارد و اطاعت از آن آرامبخش و سعادت آفرین است . مرد و زن ، سیاه و سفید و خوب و بد نمی نماید و همه را دعوت به هدایت می کند . قانونی که قرآن ارایه می نماید همه گیر و بدون استثناء است . اعتقاد به برترین بودن قرآن قدم اول است . بعد ایمان و عمل به قرآن مهم است . عمل به قرآن برتری مععنقدین را نشان می دهد .

متاسفاته امروزه برخی مسلمانان تنها با اعتقاد صوری و نه با عمل به قرآن ،  با دشمنان دوست شده اند و اسلام را به گونه ای دیگر می شناسانند . جدایی از قرآن موجب فقر و پراکندگی مسلمانان شده است . چیزی که مخالفین اسلام میخواهند همین است که آنرا موجب درماندگی بدانند حال آنکه قران دعوت به بهره گیری صحیح از دنیا نموده است . دنیا تنها فرصت حیات بشر است و بی آنکه حق کسی را بگیرد باید حق خود را بدست آورد .

قرآن حوادث مختلف را به گونه ای بیان کرده که امروزه علوم تجربی با ده ها دانشمند تنها به بخشی از آن پی برده است اما مسلمانان تحت تاثیر دیگران دل به بیگانگان داده و چشم به آنها دوخته اند .

راه صحیح این است که با عمل به قرآن جامعه ای سرشار از نشاط و شادمانی و تامین شده از نظر نیازهاای روزانه مردم بدور از رذایل اخلاقی بنا نهاد و راه را بر بیگانگان بست . در چنین حالی ، قوانین قرآن بیشتر چهره می نمایند و زمینه بهتری برای عملی شدن دستورات اخلاقی و ادراکی آن فراهم می شود .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.